loading...

دانش سرا

بازدید : 200
پنجشنبه 16 بهمن 1398 زمان : 22:29

رهبری در اسلام از اهمیت و جایگاه مهمی‌برخوردار است که اصول و ویژگیهای خاصی برای آن وجود دارد. دین اسلام بر امر رهبری و مدیریت جامعه تأکید زیادی دارد و پیامبران و اولوالامر را رهبر اجتماع در تمام امور معرفی کرده و تأکید بر اطاعت از آنان کرده است «أَطِیعُوا اللهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الأَمرِ مِنکُم[1]» یعنی؛ اطاعت و پیروی کنید خداوند و رسول خدا و صاحبان امر (رهبران) تان را. فعلیت یافتن زمامداری اسلامی‌نیز دلیل بارز بر توجه اسلام به امر رهبری میباشد. این مسئله، حکمتی است که حکایت از نیاز مردم جامعه به زمامداری و رهبری می‌کند تا از هرج و مرج جلوگیری شود و نظم و صلح تضمین گردد.

در قرآن کریم در باب رهبری آیات متعددی وجود دارد و هرکدام از این آیات لزوم و ضرورت آن را بیان نموده است. چنانچه در آیه بالا «أَطِیعُوا اللهَ...» می‌بینیم، خداوند متعال(ج) ضمن تاکید بر پیروی از خدا و پیامبر، بر اطاعت از اولی الامر تاکید نموده است و مفسرین در تفسیر این آیه کریمه، منظور از کلمه "امر" را امارت و حکومت و اداره امور شئون امت اسلامی‌دانسته اند.

شیوه رهبری در مدیریت اسلامی، متأثر از مبانی نظری، بویژه انسان شناسی است. درین قسمت بطور خلاصه و اختصار، مهمترین مبانی (انشان شناسی در رهبری) را مورد بررسی قرار میدهیم:

مبانی انسان شناسی رهبری: شیوه رهبری با نوع انسان شناسی ارتباط وسیعی دارد. اگر برای انسان، نوعی کرامت انسانی قایل باشیم، نحوه رهبری و تعامل با او کریمانه خواهد بود و اگر اورا لئیم و پست تصور کنیم، شیوه رهبری مستبدانه و خوار کننده است.

برای دانستن مقام و منزلت انسانی در نظام هستی باید به سراغ قرآنکریم برویم و دیدگاه قرآن را درین مورد جویا شویم.

در قرآنکریم واژه «انسان» 65 بار، واژه «بشر» 37 بار و واژه «بنی آدم» 7 بار ذکر گردیده است. افزون بر آن یک سوره بنام سوره «انسان» نام گذاری شده که حاکی از نهایت اهتمام قرآن به انسان است. آیات قرآنی انسان را برتر از تمام موجودات، خلیفه خدا در روی زمین و دارای بلندترین ظرفیت‌ها و قابلیت‌های علمی‌و آشنا به همه حقایق هستی، برخوردار از فطرت خدا آشنا، بهرمند از عنصر ملکوتی و الهی در سرشت خود، موجود آزاد، مستقل، انتخابگر، امانت دار خدا در روی زمین، بهره مند از وجدان اخلاقی، دارای قدرت درک زشتی‌ها و زیبایی‌ها، مسلط بر طبیعت و زمین و آسمان و برخوردار از کرامت و شرافت اخلاقی معرفی می‌کند.

قرآنکریم در کنار این ستایش‌ها از انسان، بدترین نکوهش‌ها را نیز در باره او دارد. در برخی از آیات، انسان دوست دار مال دنیا، حیله گر، طغیانگر، ناسپاس، جدال پیشه، بخیل، ضعیف، حریص، تابع هوا هوس، شتابگر، خودبین و فخر فروش معرفی شده است. یعنی برخی از آیات انسان را «کریم» و برخی هم «لئیم» معرفی نموده است. اکثر دانشمندان ویژگیهای مثبت را مربوط به جنبه الهی و بُعد معنوی انسان و ویژگیهای منفی را مربوط به طبیعت و بعد مادی او دانسته اند. آیت الله جواد آملی معتقد است که تکوین و پیدایش انسان دربر دارنده دو دسته از عناصر است، عناصر فطری که در بردارنده ویژگیهای مثبت انسان است و عناصر طبیعی که ناشی از طبیعت انسان است و در بردارنده غرایز انسانی و ویژگیهای مادی او است.

شیوۀ رهبری و نگاه ابزاری به انسان:

بر اساس مبانی انسان شناسی اسلام و با توجه بر اینکه عالم هستی برای تکامل انسان آفریده شده و انسان عصارۀ هستی و دارای شرافت و کرامت ذاتی است که باید از استعدادهای خود برای نیل به سعادت بهره مند شود، چنین انسانی نمیتواند همچون ابزاری در نظام سرمایه داری، فدای افزایش سود آوری شود. ازین منظر، نگاه استثماری به انسان ممنوع است و اساس کارمداری و کارمند مداری در نظریه‌های رفتاری، قابل پذیرش نیست، حتی در رفتار کارمند مدارانه نیز نوع نگرش به انسان، برخواسته از جهان بینی مادی، و انگیزه به کارگیری اش کاملا سود جویانه است؛ به او به عنوان ابزاری برای رسیدن به سودآوری بیشتر و افزایش بهره وری نگاه می‌شود. این نگرش که عمدتاً محصول مکتب "روابط انسانی" یا نئوکلاسیک‌ها است، توجه بیشتر به انسان (نیازها، انگیزه‌ها، روحیات و احساسات او) را عاملی برای افزایش بازدهی تلقی می‌کند.

اوصاف رهبر شایسته در اسلام

در کتب و منابع اسلامی‌برای فقها و رهبران سیاسی صفات و ویژگی‌هایی بیان شده است که این صفات لازمه رهبری جامعه اسلامی‌است. درینجا به مهمترین این اوصاف اشاره میشود:

  • علم: رهبر جامعه اسلامی‌باید از مقام علمی‌شایسته‌‌‌ای برخوردار باشد تا با تشخیص قوانین الهی، مسائل سیاسی و اجتماعی را حل و فصل نماید. عالم اسلامی‌کسی است که در مقام اجتهاد، علم به احکام اسلام بر اساس قرآن و سنت داشته باشد تا با شناخت زمینه‌ها، احکام و قواعد دینی را در جامعه اجرا نماید.
  • ایمان و اعتقاد: شرط مهم و اساسی برای حاکمیت بر جامعه مسلمین اعتقاد و ایمان کامل به مبانی اسلام است. ایمان و اعتقاد برای رهبری، ایمان جامعی است که در آن معرفت قلبی، اقرار زبانی و التزام عملی به ارکان اسلام باشد.
  • اخلاق (عدالت و تقوی): حاکم اسلامی‌می‌باید فردی عادل بوده و عدالت اجتماعی و اقتصادی را در جامعه اجرا نماید. قرآن کریم برای رهبری جامعه جز عدالت را نمی‌پذیرد. حضرت علیکرم الله وجهه در این باب میفرماید: «بدان که بهترین بندگان خدا(ج) در پیشگاه خداوند(ج) امام عادلی است که خود هدایت یافته و دیگران را نیز به سمت هدایت ببرد.» عدالت و تقوا از صفات اصلی رهبری می‌باشد.
  • آگاهی سیاسی: رهبری امر خطیری است و آشنائی و آگاهی رهبر از مسائل سیاسی در جهانی که دشمنان اسلام سعی در تضعیف جامعه مسلمانان دارند، ضرورت دارد. آشنایی با سیاست و قدرت تحلیل سیاسی به رهبر این امکان را می‌دهد که در هرزمان، با توجه به مقتضیات، تصمیمات لازم را اتخاذ نماید. وجود برخی خصایص برجسته برای رهبر را می‌توان تدبیر سیاسی نامید که با به کارگیری آن می‌توان به تصمیمگیری شایسته دست یافت.
  • شجاعت و توانایی مدیریت: لازمه رهبری است و خطیر بودن امر رهبری آن را ایجاب می‌نماید. تصمیمات مهم سیاسی و نظامی‌در مقاطع حساس نیازمند قاطعیت مدیرانه و شجاعانه است تا با اتخاذ آن جامعه از سرگردانی نجات پیدا کند. قدرت مدیریت خصلت دیگری است که رهبر با دارا بودن آن، می‌تواند در ارکان دولت انسجام ایجاد کرده و امور را به نحو شایسته سازماندهی کند. این اوصاف در کنار سایر ویژگی‌های رهبری می‌تواند صفات رهبری را کامل سازد.

یکی از اقسام تأثیراتی که فرد میتواند در جامعه داشته باشد تأثیر از طریق «رهبری» است. از آنجا که هر نهضت اجتماعی و سیاسی، بالضرور استکمالی نیست و تغییر وضع موجود همیشه به ایجاد وضعی مطلوبتر یا کمال مطلوب و آرمانی نمی‌انجامد، بلکه ممکن است نضتی قهقرائی باشد و وضع موجود را به وضعی نا مطلوبتر تبدیل کند. می‌توان گفت که رهبر یا شایسته و صالح است و یا ناشایست و فاسد. رهبر وقتی شایسته و صالح است که قصدی جز اصلاح اوضاع و احوال اجتماعی و سوق مردم بسوی صلاح و خیر و سعادت و کمال دنیوی و اخروی شان نداشته باشد، و وقتی ناشایست و فاسد است که به اغراض و منافع مادی و دنیوی خود بیندیشد و با فریب مردم آنان را به حرکتی وادارد که نتیجه‌‌‌ای جز آسیب و زیان و انحطاط جامعه نخواهد داشت.

بر همین اساس قرآن کریم هم «ائمه» یا پیشوایان را به دو گروه «ائمه هدی»، یعنی پیشوایان هدایتگر و «ائمه ضلال» یعنی پیشوایان ضلالت آور و گمراه کننده و بدبخت کننده تقسیم میکند.

اصول اساسی رهبری اسلامی

شورا: شورا یا مشورت نخستین اصل در رهبری اسلامی‌است. درین مورد خداوند(ج) میفرماید: «وَلَّذِنَ استَجَابُوا لِرَبِّهِم وَ أَقَامُوالصَّلوه وَ أَمرُهُم شُورَی بَینَهُم وَمِمَّا رَزَقنَاهُم یُنفِقُونَ[2]» و کسانیکه به فراخوان پروردگار شان پاسخ داده و نماز برپا کرده اند و کار شان در میان شان مشورت است و از آنچه به ایشان روزی داده ایم مصرف می‌کنند.

در این شیوه رهبری، رهبر نماینده شوری شورای رهبری نماینده شوراهای دیگر است، تا جائیکه در هر کار عمومی‌همۀ مجموعه یا جامعه از طریق شورا نظر می‌دهند و در هر کار تخصصی همه متخصصان و اهل علم و فن دخالت دارند. این شورا برای رهبری تصمیم سازی می‌کند، بر فعالیت رهبر نظارت می‌نماید و او را رهنمایی نموده و از انحراف باز می‌دارد.

البته رهبر در همه حال یا در جمیع امور نیازمند شورا یا مشورت نیست؛ زیرا فعالیت‌های عادی روزمره از قبل سیاست گذاری و برنامه ریزی شده اند و همچون سیاست گذاری‌ها و برنامه ریزی‌هایی نیستند که در آنها نیاز به دانش، اندیشه و تصمیم گروهی و جمعی است.

عدالت: رهبر باید بدون ملاحظه جنس، رنگ و مبانی قومی‌و دینی افراد، نسبت به آنها با عدالت و انصاف رفتار کند. چنانچه خداوند(ج) در قرآنکریم می‌فرماید: «یَآ أَیُّهَالَّذِینَ آمَنُوا کُونُوا قَوَّامِینَ بِالقِسطِ شُهَدآءَ لِلّهِ وَ لَو عَلَی أَنفُسِکُم أَوِ الوَلِدَینِ وَالأَقرَبِینَ إِن یَّکُن غَنِیّاً أَو فَقِیراً فَاللّهُ أَولَی بِهِمَا...[3]» یعنی؛‌‌‌ای کسانیکه ایمان آورده اید! پیوسته به عدالت قیام کنید و برای خدا گواهی دهید هرچند به زیان خود تان یا پدر، مادر و خویشاوندان تان باشد، اگر {یکی از طرفین دعوا} توانگر یا نیازمند باشد باز خداوند به آن دو سزاوارتر از شماست.

با توجه به این اصل کلی که عدالت پایه جامعه اسلامی‌است، رهبر باید مرجعی را برای داوری و صدور حکم، در درون سازمان‌ها و تشکل‌ها ایجاد کند تا به رفع اختلافات داخلی و رفع تجاوز به حقوق افراد همت گمارند. ضروری است که دست اندر کاران این امر از میان صاحبان دانش و درایت، متقی و هوشمند برگزیده شوند.

آزاد اندیشی: رهبر باید زمینۀ مناسب برای نقد سازنده را فراهم سازد و از دیگران بخواهد که نقد کنند. اعضای انجمن‌ها و تشکل‌ها حق دارند که عقیده خود را آزادانه مطرح سازند، اعتراض‌های خویش را بیان کنند و برای پرسش‌های خویش پاسخ و توضیح بخواهند.

تمیم ابن اوس میگوید که پیامبر(ص) فرمودند: «أَلدِّینُ النَّصِیحَه» یعنی دین نصیحت و خیر خواهی است. گفتیم: برای چی کسی؟ فرمودند: «لِلّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِکِتَابِهِ وَ لِأَئِمَّهِ المُسلِمِنَ وَ عَآمَّتِهِم» یعنی خیرخواهی برای خدا، پیامبر و کتابش و برای رهبران و عموم مسلمین.

خلاصه رهبر اسلامی‌آن گونه رهبری است که استبداد و هرج و مرج نمی‌شناسد. رهبر اسلامی‌به پشتوانۀ شورایی مرکب از افراد کاردان و شوراهایی کارشناس از همه افراد و اعضاء تصمیم عادلانه و در حد بیش ترین توان ذهنی انسانها می‌گیرد. او نه تنها نزد پیروان و زیر دستان خود در دنیا بلکه مهمتر از آن در آخرت نیز نزد پروردگار خویش مسئول است. این الگوی «رهبری مشارکتی» بهترین نمونۀ رهبری است از آن رو که پیوند برادری را میان جمع مستحکم تر می‌کند و سطح فعالیت جمعی را بالا می‌برد و به تولید اندیشه‌های نو، ایجاد تغییرات مثبت و تعمیق آگاهی نسبت به مسئولیت میانجامد.


[1] . سوره نساء- آیه 59

[2] . سوره شوری-آیه 38

[3] . سوره نساء-آیه 135


منابع:

1. هشام الطالب. مدیریت و رهبری در تشکلهای اسلامی. ترجمه: سید علی محمد رفیعی

2. عارف ایرانی. ضرورت به رهبری در جامعه اسلامی

3. علی آقا پیروز و ابوطالب خدمتی. مدیریت در اسلام

4. سید جواد نبوی، رضا حبیبی و حسین سلطانی. جامعه ایده آل اسلامی‌و مبانی تمدن غرب

دانلود بازی Lego Marvel Super Heroes 1 برای کامپیوتر

تعداد صفحات : 0

آمار سایت
  • کل مطالب : 1
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 1
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 0
  • بازدید کننده دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 14
  • بازدید سال : 119
  • بازدید کلی : 880
  • کدهای اختصاصی